درحالیکه در بسیاری از کشورهای جهان سالانه تعداد زیادی کتاب برای کودکان نشر میشود، در افغانستان شمار کتابهایی که هرسال برای کودکان به بازار عرضه میشود، به تعداد انگشتهای دست هم نمیرسد. کتاب کودک، گمشدهی بازار کتاب افغانستان است. در میان انبوه کتابهایی که برای بزرگسالان در کتابفروشیهای کابل و دیگر نقاط افغانستان به چشم میخورد، بهسختی میتوان کتاب کودک دید.
با توجه به فقدان ناشران کتاب کودک و کتاب کودک در افغانستان، میتوان فهمید که اهمیت کودک و کودکی در افغانستان چقدر کم است.
کانال یوتیوب پیرامون را سبکسرایب کنید.
اگر شمار ناشران کتاب کودک و تعداد کتابهای مناسب برای کودکان را در افغانستان با دیگر کشورها، مثلاً ایران، که همسایهی ماست، مقایسه کنیم، خواهیم فهمید که ما دچار یک فاجعهی بزرگیم. زیرا در کشور، فقط سه-چهار ناشر داریم که مدعیاند برای کودکان کتاب نشر میکنند و سالانه کمتر از ۲۰ کتاب خوب برای کودکان نشر میشود؛ اما در ایران، دهها ناشر تخصصی کتاب کودک فعالیت دارند و سالانه صدها کتاب کودک در این کشور نشر میشود.
با توجه به تعداد خیلی کم ناشران کتاب کودک و بیتوجهی به کودکان و ادبیات کودک، میتوان اعلام خطر کرد؛ زیرا اهمیت ندادن به کودکان و نیازهای آنها، یعنی بیتوجهی به نسلی که آن را آیندهساز میگویند. زمانیکه نسل آیندهساز ما بهدرستی آمادهی قبول مسئولیت نشوند، مسلماً آیندهی خوبی در انتظار مردم و مملکت ما نخواهد بود. چنانکه وضعیت خراب امروز کشور، محصول عدم توجه گذشتگان ما به نسلیست که امروز زمامداران امور کشور هستند.
پیرامون را در تویتر دنبال کنید.
چهار دهه جنگ و پیامدهای آن، کاری کرده که مردم با مفهومی بهنام کودکی غریبه شوند. کودکان ما، به معنای واقعی کلمه کودکی نمیکنند؛ زیرا بهخاطر جنگ و نابسامانیهایی که جنگ بهبار آورده، کودکان تا توان راه رفتن را پیدا میکنند، مجبورند که مانند بزرگسالان به فکر برطرف کردن نیازهای اولیهی زندگی خود باشند.
کودکی که بیخبر از کودکی و بدون کتابهای کودک و شعر و قصه و بازی بزرگ میشود، در بزرگسالی، زندگی سختی را تجربه خواهد کرد؛ زیرا در کودکی با استفاده از ادبیات کودک، بازی و تفریحهای کودکانه، برای آینده آماده نشده و ناگهان وارد میدان زندگی (نبرد) شده است؛ درست مثل سربازی که بدون یادگیریِ مبارزه وارد میدان جنگ شده باشد.
به کانال تلگرام هفتهنامه پیرامون بپیوندید.
کودکان با خواندن کتابهای کودک، برای زندگی آماده میشوند. وقتی قصه میخوانند خود را بهجای شخصیت اصلی میگذارند و با فراز و فرودهای زندگی شخصیت اصلی آشنا میشوند و از تجارب دیگران سود میبرند و اینطور باتجربه میشوند. تجربهی حاصل از خواندن کتابهای کودک، با تجربهی ناشی از بودن در اجتماع بسیار متفاوت است. شاید تجربهی مجازی از تجربهی واقعی کمتر کارآمد باشد، اما مصئونتر است. کودکی که به اجبار وارد اجتماع میشود و شروع به کسب تجربه میکند، دایم در خطر است و هر آن ممکن است از او سوءاستفاده شود.
کتاب برای کودک، حیاتیست؛ زیرا به او زندگی میآموزاند. بنابراین باید کوشش شود که برای کودکان کتاب تولید و پخش شود. نویسندگان و شاعران باید برای کودکان بنویسند. مترجمان باید برای آنان کتابهای کودک دیگر کشورها را که مناسب کودکان افغانستانیست، ترجمه کنند. دولت باید از ناشران کتاب کودک حمایت کند و مردم باید برای کودکانشان کتاب بخرند.
هیچ چیزی جایگزین کتاب کودک نمیشود. نه موبایل و کامپیوتر و نه حتی بازیهای کودکانه. کتاب در صدر فهرست چیزهای مفید برای کودکان است. باید برای کودکان کتاب خرید و خواند و آنان را تشویق به خواندن کتاب کرد. کودکی که کودکی را تجربه نکند و در کودکی کتاب نخواند به سختی میتواند آیندهی دلخواه خود را رقم بزند.
***
2 پاسخ
دقیقا که هیچ چیزی جایگزین کتاب کودک نمی شود.
امید که این متن کوتاه ولی پر بار برای نویسندگان، شاعران، ناشران و زمامداران تلنگری باشد.
موفق باشی! 🙂
متشکرم از نظر نیکتان زهرا جان!